داستان این فیلم در 15 آگوست 1939 در انگلستان رخ می دهد؛ دقیقا 17 روز پیش از آغاز جنگ جهانی دوم. یک معلم زبان انگلیسی مدرسه ای شبانه روزی در یک شهر ساحلی، به همراه دوربینش ناپدید می شود. شش روز بعد از این اتفاق، مردی به اسم «میلر» به آن شهر می رود تا درمورد حقیقت پشت پرده این ناپدید شدن تحقیق کند و ....

به یک سرباز دوران جنگ که اکنون در لندن بی خانمان است، پیشنهاد می شود تا در ازای کمک به تعمیرات یک خانه فرسوده بتواند در آنجا زندگی کند. او که از سر ناچاری پیشنهاد را پذیرفته است نمی داند در اتاق طبقه بالا چه می گذرد، همان جایی که مگدا از مادر پیرش نگهداری می کند...

داستان فیلم درباره یک خانواده یهودی که مجبورند از دست نازی ها در برلین فرار کنند. آنها به زوریخ فرار می کنند و از آنجا به پاریس و در نهایت به لندن می روند و ....

آیا زندگی انسانی ارزشی دارد ؟ چطور ممکن است زنی مثل اگنس با کشتن یک انسان موافقت کند؟ آیا بحث پول در میان است است ؟ یا پای نیروهای دیگری در میان هستند و ...

فیلم، داستان همسر و مادری به نام لیز (داکوتا فنینگ) را دنبال می‌کند که باید برای رسیدن به رستگاری و آزادی خانواده اش، با یک کشیش شیطانی و خشمگین (گای پیرس) مبارزه کند.